وارن بافت: خوشحالی یعنی ۴ کلمه
وارن بافِت میگوید خوشحالی در زندگی بهطور کلی در چهار کلمه ساده خلاصه میشود

- «راهش این است که تا آخر بازی پیش بروید و کاری را که از آن لذت میبرید در کل زندگی انجام دهید. با کسانی در ارتباط باشید که از آنها خوشتان میآید. من فقط با کسانی که خوشم میآید کار میکنم. اگر قرار بود برای کار کردن با کسی که حالم را بد میکند صد میلیون دلار گیرم بیاید، میگفتم نه.»
یکی از بهترین سخنرانیهای وارن بافِت، بیش از دو دهه پیش برای دانشجویان دانشگاه فلوریدا در رشته مدیریت بازرگانی برگزار شد. حین برگزاری این سخنرانی، یکی از دانشجویان ارشد رشتهی بازرگانی از بافِت به عنوان یک میلیاردر پرسید که اگر میتوانست همه چیز را از اول شروع کند، چه کار میکرد تا زندگی شادتری داشته باشد؟
پاسخ بافِت چه بود؟ او سالهاست که وضعیتی یکسان از خوشحالی را در زندگیاش حفظ کرده است، اما در پاسخ به این سوال، دانشجویان را ترغیب کرد که در زمینههای شغلی، مالی، سلامت و روابطشان بهتر تصمیمگیری کنند.
او گفت: «راهش این است که تا آخر بازی پیش بروید و کاری را که از آن لذت میبرید در کل زندگی انجام دهید. با کسانی در ارتباط باشید که از آنها خوشتان میآید. من فقط با کسانی که خوشم میآید کار میکنم. اگر قرار بود برای کار کردن با کسی که حالم را بد میکند صد میلیون دلار گیرم بیاید، میگفتم نه.»
پند ۴ کلمهای بافِت برای خوشحالی در زندگی
بزرگترین درس خوشحالی، در سخنرانی بافِت، آزمون صبر و بردباری است به ویژه در چنین دورهای که مردم به شغلشان متعهد نیستند: آنچه دوست دارید، انجام دهید.
شغل من شغلی است که عاشقش هستم، اما من همیشه کاری را کردهام که عاشق آن بودم. حتی وقتی که فکر میکردم ماهی هزار دلار حقوق زیادی است هم همین قدر عاشقش بودم. شما را تشویق میکنم که کاری را دنبال کنید که عاشقش هستید. اصلا معقول نیست که فقط برای خوب بهنظر رسیدن رزومهتان شغلی را که دوست ندارید انتخاب کنید.
کاری را که عاشقش هستید انجام بدهید و دیگر کارهای بیثمر، با حقوق کم و بیهدف، را انجام ندهید. این حرف آشناست، نه؟ این شعار کارمندان امروزه در این نوآغاز بزرگ در اقتصاد کارمندمحور است. با این حال ممکن است در جواب بافِت بگویید حرف زدن، وقتی یک میلیاردر باشی، چندین برابر راحتتر است، اما در حقیقت، بافِت، خیلی قبلتر از اینکه موفق شود هم مشغول کاری بود که عاشقش بود.
با اینکه دنبال کردن شغلی که عاشق آن هستید ریسکهایی را به دنبال دارد، امتیازاتش را هم در نظر بگیرید. ۵ دلیل خوب برای اینکه چرا باید کاری را که دوست دارید انجام دهید شامل موارد ذیل است:
اگر کاری را که به آن اهمیت میدهید انجام دهید، با آن هماهنگ میشوید
وقتی کاری را که دوست دارید انجام میدهید، یک هماهنگی بین خودتان و کارتان، ارزشهایتان و چیزهایی که برایتان هدفمند است، ایجاد میکنید. بدون اشتیاق هدفی هم وجود ندارد که این اشتیاق از میل به ایجاد تغییر و تفاوت برای مشتریهایتان، کسبوکارتان و یا حتی ایجاد تغییر در دنیا بهوجود میآید.
گروهی که با اشتیاق و رغبت سرکار میروند، کیفیت و برتری را در کارشان اولویت قرار میدهند. آنها احساس ارتباط بیشتری با کارشان دارند و این بهطور مستقیم بر حس مشتری نسبت به محصولات یا خدمات آنها تاثیر میگذارد. بهطور خلاصه: کارمندهای خوشحال که کارشان را دوست دارند، مشتریهای ثابت و خوشحال را جذب میکنند.
احساس تعلق خواهید کرد
وقتی کاری را که دوست دارید انجام میدهید، احتمال دارد که اطرافیانتان هم همین احساس را داشته باشند. این اتفاقیست که در فرهنگهای شاد و متعهد میافتد که برای حس تعلق ارزش قائلاند. در این جوامع علاقهمند، همه همراه هم، کارهایی انجام میدهید که اهمیت زیادی دارند.
امروزه احساس تعلق در محیط کار بیش از همیشه اهمیت دارد. تعلق به سادگی بهمعنی حس جزئی از یک تیم، گروه یا سازمان بودن است و روابط انسانی اساس وجود نیروی کار متعلق و سالمی است که در آن عشق وجود دارد.
مطالعهای بر بیش از ۲۳۰۰۰ کارمند، در سراسر جهان، نشان داد که «روابط حمایتی همکاران نیز یک محرک مهم در تجربه کاری مثبت است. وقتی این روابط در محل کار وجود داشته باشد، کارمندان تجربه کاری بهتری، از وقتی که چنین حمایتی وجود ندارد، گزارش کردهاند (۷۷ درصد در مقابل ۳۵ درصد).»
وقتی کارمندان احساس تعلق کنند، ایدهها و پیشنهاداتشان اهمیت پیدا میکند؛ گزارش تجربه مثبت کارمندی در آنها نسبت به کسانی که احساس تعلق ندارند دو برابر بیشتر است (۸۳ درصد در مقابل ۳۴ درصد).
کاری را که واقعاً در آن مهارت دارید انجام میدهید
موفقیت ما بهعنوان شریکان و مؤسسان، تا حد زیادی، بر نقاط ضعف و قوت خودمان بستگی دارد. با این حال که لازم نیست در همه چیز ماهر باشید، درکی واضح از دانش پایه، نقاط قوت و مهارتهایتان بسیار مهم است؛ سرمایهگذاری بر کارهایی که به آنها مسلط هستید و اجتناب از ریسکهایی که کارهای خارج از پیرامون کار شما برایتان به دنبال دارد. این یعنی تقویت نقاط قوت و مهارتهایتان، اما در عین حال، کاهش اتلاف وقت و انرژی با دنبال کردن چیزهایی که خارج از علایق شماست.
خوشبینتر خواهید بود
ما هر روز با دانستن اینکه خیلی چیزها خراب است و چیزهای بیشتری هم خراب خواهند شد، از خواب بیدار میشویم. موفقترین شاغلان که عاشق شغل خود هستند، امید و مثبتنگری را وارد کار خود میکنند، اما همچنان واقعبینی را هم همراه خود دارند. در نهایت، تظاهر به خوب پیش رفتن کارها باعث موفقیت نمیشود.
بله، ما در شرایط نامعلوم و پرتنشی زندگی میکنیم. اما افرادی که با عشق در کنار کسانی که دوستشان دارند کار میکنند، هیچگاه در برابر مشکلات تسلیم نمیشوند. آنها بر آینده تمرکز میکنند، اهداف بلندپروازانه دارند، شجاعت مواجهه با موانع را دارند و هنگام حل مشکلات، با آغوش باز، از آن استقبال میکنند.
انگیزه بیشتری خواهید داشت
اگر از کاری که میکنید لذت ببرید، انگیزهتان برای بیشتر وقت گذاشتن روی آن افزایش پیدا میکند. کاری که مجبور نیستید، بلکه خودتان میخواهید انجام دهید. میلتان برای پرکارتر بودن ذاتی است و از این تفکر که تلاشهایتان برای کسانی که به آنها خدمت میکنید، تفاوت ایجاد میکند، نشأت میگیرد.
در نهایت، انجام کاری که دوست دارید یک عامل بزرگ برای خوشحالی در زندگی است.
حرفم را دوباره با وارن بافِت تمام میکنم که گفت: «من عاشق هر روز از زندگیام هستم و با کسانی که دوستشان دارم کار میکنم. هیچ شغلی در دنیا سرگرمکنندهتر از مدیریت شرکت Berkshire نیست و من، بهخاطر جایگاهم، خودم را بسیار خوششانس میدانم.»